Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی

دزدی در کودکان؛ واقعیت ها، دلایل و راه حل ها

     کودکان درک و تفسیری از مفهوم دزدی مانند بزرگسالان ندارد، همین است که گاهی بدون این که بدانند این عمل دزدی نام دارد به حمله های کلامی و فزیکی از طرف بزرگترها روبه رو می شود، که این کار می تواند سبب شکل گیری مشکلات رفتاری دیگری مانند دروغ گویی به خاطر نجات از کار انجام شده، فرار کردن و آسیب رسانیدن به مال گرفته شده و بی اعتمادی نسبت به والدین گردد، در این نوشتار "دزدی در کودکان" با تمام کیفیت هایش ارایه شده است، امید است برای حل این مشکل کارا و مفید باشد.


سوال ها

  •  چرا کودکم وسایل دیگران را بر می دارد؟
  •  آسیب های این کار برای کودکم چیست؟
  • آیا همه کودکان این کار را انجام می دهند؟
  • چطور می توانم جلوی این کار را بگیرم؟
  • آیا ممکن است دزدی کردن برایش عادت شود؟

آنچه باید بدانیم

     عجله نکنید! فرزندشما دزد نیست! با این تصور که او یک دزد است به موضوع نگاه نکنید. برداشتن وسایل دیگران بدون اجازه مانند بسیاری از رفتارهای دیگرکودک تا حدودی طبیعی است. اصولاَ مفهومی به نام دزدی برای کودکان تا سنین خاصی شناخته شده نیست! بنابراین اگر کودک سه ساله ای وسیله ای را بدون اجازه برداشته و نزد خود نگه داشته است، نمی توان کار اورا دزدی نامید.

رشد این مفهوم در ذهن کودکان به آهستگی و پس از شکل گیری حس مالکیت در آن ها اتفاق می افتد. دراوایل کودکی که هنوز نمی داند استفاده از وسایل توسط افراد مختلف و مالکیت هرکدام از آن ها و در یک کلام حریم خصوصی اشخاص به چه معناست؟ بنابراین نباید به کودکان خود اتهام بزنیم وآن هارا تنبیه کنیم؛ چرا که ممکن است سختگیری و تنبیه نابجا عاملی برای به انحراف کشانیدن آنها باشد. تا قبل از پنج سالگی، گاهی کودک، چیزی را که مال خودش نیست و از آن خوشش آمده بر می دارد بدون اینکه بداند این کار درست نیست. البته در بعضی ازکودکان برداشتن مخفیانه ی وسایل مادر امری رایج است و علت عمده ی آن روابط نا مطلوب مادربا فرزند است. معمولاَ در این گونه موارد، کودک واکنش پرخاشگرانه ی نسبت به مادر دارد؛ اما دزدی هایی که در مکتب اتفاق می افتد احتمالاَ به علت تأثیر پذیری از همسالان است.

     کودکان دوره ابتدایی گاهی اوقات نمی توانند رفتار خودرا کنترل کنند وچنین کاری را انجام می دهند با این که می دانند کار درستی نیست! بزرگ تر شدن کودک و آشناشدن او با مفاهیم عمیق تر همچون: مالکیت، اجازه گرفتن، رعایت حقوق دیگران، حفظ حریم خصوصی افراد و... آن هارا آگاه تر می سازد و از این به بعد است که اگر او آگاهانه و مغرضانه اقدام به چنین کاری بکند باید آن را جدی گرفت و حتماَ انگیزه ها و ریشه های آن را پیدا کرد. پیش از هرگونه برخورد با کودکی که دزدی می کند باید دلایل روانشناختی کار اورا شناسایی و بررسی کرد. درخانواده های زیر چنین رفتارهایی در کودکان بیشتر دیده می شود:


  • خانواده هایی با رفتارهای طردکننده و غیر صمیمی.
  • خانواده هایی که طلاق در آن رخ داده است.
  • خانواده های تک سرپرست.
  • خانواده هایی که از مشکلات اقتصادی رنج می برند.

چه عواملی باعث می شود که کودک دست به دزدی بزند؟

برخی از این عوامل عبارت اند از:

  • نیاز به ابراز وجود و جلب توجه 
  • انتقام گرفتن 
  • کسب قدرت
  • فقر
  • نشان دادن خشم و نفرت
  • اعتراض به وضعیتی که در آن قرار دارد و یا مشکلی که از آن رنج می برد.

وقتی کودک به نظرتان دزدی کرده این کار هارا انجام ندهید

  • هرگز به او برچسپ دزد نزنید اورا به این صفت نخوانید.
  • با آگاه شدن از این کار او احساساتی نشوید واز سر احساسات آنی واکنش نشان ندهید.
  • اورا بازجویی وسوال پیچ نکنید!، ممکن است خود او هم نداند چرا این کار را انجام داده است.
  • مثل پولیس دستگیرش نکنید وبرایش دام نگذارید تا درحین دزدی اورا غافلگیر کنید؛ این کار عواقب بسیار بدی به دنبال دارد.
  • · آبرویش را نزد دیگران نبرید و شخصیت اورا تخریب نکنید. به بهانه ی راهنمایی گرفتن از دیگران عمل اورا برای اطرافیان بازگو نکنید.
  • از تنبیه های فوری و شدید خودداری کنید.
  • نصیحت نکنید.
  • به شخصیت او بی احترامی و اهانت نکنید.
  • جر و بحث نکنید! چون بی اثراست.
  • در حضور او از شیوه های ماهرانه ی دزدی و احتمالاَ از هوش بالای بعضی از دزدان با شگفتی تعریف نکنید.

چه باید کرد؟

  • نیازهایش را بشناسید. فرصت مناسبی را به شناسایی نیازهای او اختصاص دهید. مثلا: به جای آنکه بگویید: "مگر چه کم و کسری داری که این کار را می کنی؟" می توانید بگویید: "دوست دارم در یک فرصت مناسب باهم بنشینیم و مسایل مختلفمان را مرور و بررسی کنیم؛ تو چه زمانی را پیشنهاد می کنی؟".· مسوولیت بدهید و تشویقش کنید تا در فعالیت های اجتماعی شرکت کند. مثلاَ به جای آنکه بگویید: "آدمی که دزدی می کند جایی دربین دیگران ندارد و هیچ کس اورا نمی پذیرد" می توانید بگویید: "فکر می کنم تو مسوولیت پذیر هستی و می توانی بخشی از برنامه های مکتب یا مسجد محله را به عهده بگیری؛ ماهم به تو کمک می کنیم"
  • با او منطقی برخوردکنید. مثلاَ به جای آنکه بگویید: "چشمم روشن! از چه کسی این کارهای زشت را یادگرفته ای؟" می توانید بگویید: "این کتابچه مابین بکست از دوستت است. باید پس برایش بدهی!" و هنگام ادای این جمله لحنی جدی، قاطع اما بدون سرزنش داشته باشید. اگر برای حفظ آبرویش در نزدشما به انکارموضوع پرداخت قبول نکنید ولی اورا دروغگو نخوانید؛ بلکه با همان قاطعیت، جمله ی خودرا تکرار کنید واگرلازم شد کتابچه را بکشید و بازهم با تاکید بگویید: "این کتابچه را باید به دوستت برگردانی چون از او است".
  • راه حل را برایش شفاف کنید تا از بن بستی که در آن گرفتار شده است نجات پیدا کند. طوری با او صحبت نکنید که مجبور به دروغ گفتن شود مثلاَ به جای آنکه بگویید: "چرا این کار را کردی؟ هه؟ زود بگو چرا پول های دخترخاله ات را برداشتی؟" می توانید بگویید: "پول های دخترخاله ات را هرچه زودتر به او برگردان." اورا تشویق کنید تاضمن عذرخواهی از اشتباهش پول را برگرداند واگر برای حفظ آبروی خود توضیحی داد مانع سخن گفتنش نشوید. به او بگویید هر وقت که پول لازم دارد باید موضوع را باشما درمیان بگذارد نه این که پول دیگران را بردارد.
  • مثلاَ به جای آنکه بگویید: "همین را می خواستی که آبروی مراببری؟" می توانید بگویید: "فکر می کردم هر مشکل یا نیازی داشته باشی به خودم می گویی اما حالا دلم گرفته، احساس نا امیدی می کنم".
  • آگاهی خودرا از کاری که انجام داده به گونه ی نشان بدهید که هم اعتمادش به شما از بین نرود وهم پاسخ های دروغ نگویید مثلاَ به جای آنکه بگویید: "خودم دیدم که آهسته بکس برادرت را می دیدی" می توانید بگویید: "پسرم! تو بدون اجازه به بکس برادرت دست زدی! قبلا گفته بودم برای استفاده از وسایل دیگران باید از خودشان اجازه بگیریم. از این کارت خیلی ناراحتم."

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.