خلق انگیزه ی لازم در شاگردان یکی از مهم ترین کارکردهای درونی تدریس بوده و نیز از جمله مسایلی چالش زای است که همواره معلمان در سطوح مختلف مکاتب و حتا دانشگاه ها با آن رو برو اند. در زنده گی وجود انگیزه لازمه ی رشد است، انگیزه باعث می شود که دهخدا چهل سال از عمرش را در نوشتن یک واژه نامه صرف کند، یا ادیسون زنده گی اش را در لابراتوار بگذراند یا شخصی برای صعود به قله ی کوه ها سردی و خطر را متحمل شود، یا شاگردی تمام مشکلات را نادیده گرفته و به درس و تعلیم بپردازد. اما گاهی این انگیزه نظر به دلایلی ضعیف می گردد و این جاست که تدریس برای معلم کسل کننده شده و منتج به یادگیری نمی شود. بعضی معلمان این ضعف را برخاسته از تدریس شان نمی دانند، بنابراین می کوشند نا به هرنحوی آنرا توجیه کنند اما اکثریت چنین نیستند و از این موضوع رنج می برند و در صدد راهکارهایی اند که بتواند تحرک را به هدف نیروزایی در شاگردان به وجود آورند، در این نوشتار سعی شده است راه های موثر تحقیق شده و علمی برای خلق انگیزه در شاگردان انعکاس یابد، ابتد از ماهیت انگیزه آغاز می کنیم؛ انگیزش یعنی سبب و علت یا هر آنچه که موجود زنده را به فعالیت وا می دارد، در تدریس انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است؛ از انگیزه بیرونی میتوان به تقویتکنندههایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و... واز تقویتکنندههای درونی میتوان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد.
آنچه که بیشتر موجب
رفتار خودجوش میشود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیتهای تربیتی معلم
یا مربی این است که شاگرد به تدریج از انگیزههای بیرونی به سمت انگیزههای درونی
هدایت شود.
تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که
افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران
اجازه میدهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از شاگردان، خود تعیین کننده ی
رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس میکنند، باور دارند که میتوانند
با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند.
این گروه از شاگردان
با انگیزه درونگرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به
خاطر نحوه ی رفتار صحیح یا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، شاگردان با انگیزه برونگرا، احساس بیکفایتی یا کفایت کم
داشته و همواره تصور میکنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر: معلم و
سوالات سخت است. این گروه از شاگردان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی
نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزههای بیرونی، همچون فرار
از تنبیه یا کسب خواسته معلم است. اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس
و تصادف نسبت میدهند و نه به تلاش و استعداد خود. این شاگردان حتی اگر نیمنگاهی
به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعبالوصول میدانند که دست به عمل نمیزنند،
در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید.
در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم
شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که
«موفقیت»، «موفقیت» میآورد.
از آنجایی که انسان آماده گی دارد تا فعالیتها و تصوراتش را تعمیم دهد،
موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر میشود و این موضوع در مورد دروس
اصلی هر رشته مهمتر است.
درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بیعلاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک
تحصیل میشود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر
رشته توصیه میشود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابیهای
مناسب فضای صنف را لذتبخش کنند.
به طورکلی بهمنظور افزایش انگیزه شاگردان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزهها راهکارهای زیر توصیه میشود:
1 - سعی کنیم اولویت تجربههای شاگردان برای آنها جالب
باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد. این موضوع در
مسابقات ورزشی نیز مشهود است.
2 - برای موفقیت شاگردان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق
افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم.
3 - با احترام گذاشتن به تفاوتهای فردی شاگردان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه
نکنیم.
4 - شاگردان را در صنف کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیتهای
عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن کوشا باشیم. سختگیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان
قضاوتهای منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش
علاقه به یادگیری میشود.
5 - بلافاصله پس از امتحان یا ارزیابی صنفی، شاگردان را از نتیجه ی کار آگاه کنید.
6 - برای اینکه شاگرد بداند، در طول تدریس بهدنبال آموختن به چیزی باشد، بیان
اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در ابتدای درس فراموش نکنیم.
7 - چگونگی یادگیری و نحوه ی انجام کار برای شاگرد مشخص شود.
8 - بهمنظور افزایش حس کفایت در شاگرد، از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به
دوستان یا همصنفی های خود آموزش دهد.
9 - در مورد مشکلات درسی آموزنده و ریشهیابی آن، با او تبادل نظر و گفتوگو کنیم.
10 - تشویق کلامی در صنف، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است.
11 - مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم.
12 - از بروز رقابت ناسالم در بین شاگردان پیشگیری شود.
13 - در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم.
14 - علاقه به دانشآموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزهها
را افزایش میدهد.
15 - آموزش را با «تهدید» پیش نبریم.
16 - برای شاگردان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم.
17 - با محول کردن مسئولیت به شاگردان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و
علل کمتوجهی در آنها را بررسی کنید.
18 - شیوههای تدریس را از سنتی به شیوههای فعال تغییر داده و با استفاده از
تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه شاگردان را به کار گیریم.
19 - میان درس صنف و مسائل زندگی که به وسیله ی همان درس قابل حل است، ارتباط
برقرار کنیم.
20 - تدریس را با طرح مطالب و پرسشهای جالب توجه آغاز کرده و با تحریک حس
کنجکاوی، شاگردان را برانگیختهتر سازیم.
21 - به وضعیت جسمانی شاگردان توجه کرده و علل جسمی بیتوجهی و کاهش انگیزه آنان
را بیابیم.
22 - محیط صنف را با طراحی زیبا و مناسب، جذاب سازیم تا مانع بروز کسالت روحی
شویم.
23 - با فرهنگ و تاریخچه ی زنده گی افراد مکتب یا محلهای که در آن تدریس میکنیم،
آشنا شده و در طول تدریس از مثالهای آشنا استفاده کنیم.
24 - به منظور اطلاع از نتیجه فعالیت درسی شاگردان و ارائه بازخورد به موقع و
مناسب، تکالیف آنان را بلافاصله در جلسه بعدی ملاحظه و با رفع نواقص، جنبههای
مثبت را تشویق کنید.
25 - در گرفتن ارزیابی و امتحان به وعده خود عمل کنیم.
26 - زمان یادگیری باید در حد توان شاگرد باشد. برای تجدید قوا و انگیزه در میان درس
از وقت تفریح و استراحت غافل نشویم.
27 -شاگرد را از میزان پیشرفت خود آگاه سازیم تا بداند برای رسیدن به هدف چه گامهای
دیگری بردارد.
28 - به لحاظ اخلاقی و ایجاد انگیزه، همیشه خوشاخلاق و خوشرو باشیم.
29 - به منظور افزایش حس کفایت و مشارکت در ارائه دروس از نظرات شاگردان استفاده
کنیم.
30 - مطمئین باشیم که توجه شاگردان برای شروع تدریس آماده است.
31 - تمام مطالب مشکل را یکجا و در یک جلسه آموزش ندهیم.
32 - به خاطر داشته باشیم، توجه افراطی به شاگردان (قوی یا ضعیف) موجب متشنج شدن
فضای صنف میشود.
33 - شاگردان را به گروههای «خوب»، «بد» و «ضعیف» تقسیمبندی نکنیم.
34 - از ورود به موضوعات حاشیهای که منجر به انحراف توجه صنف میشود، بپرهیزیم.
35 - با ایجاد جلسات بحث و تحلیل به شاگردان فرصت تفکر و اظهار نظر بدهیم.
36 - هرگز شاگردان را مجبور به انجام فعالیتهای تحقیرکننده نظیر «جریمه» نکنیم.
37 - به افراد درونگرا، کمرو، مضطرب که تمایلی به ابراز وجود ندارند، توجه کرده و
با تقویت رفتارهای مثبت، آنها را به مشارکت در بحثهای صنفی و کارهای گروهی تشویق
کنیم.
38 - در روشهای تدریس، کنفرانس و سیمینار را مد نظر قرار دهیم.
39 - تأکید بر نمره، اضطراب شاگردان را افزایش میدهد و مانع از توجه کامل به
موضوع درس میشود. این شاگردان با وجود تلاش زیاد از نمرات پایینی برخوردار اند و
به تدریج رابطه میان تلاش و نتیجه را نادیده می گیرند که در نهایت منجر به از دست
رفتن انگیزه خواهد شد.
40 - گاهی از تجربههای دوران تحصیل و شکستها و موفقیتهای خود برای شاگردان صحبت
کنید.