Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی
Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی

به جای تلویزیون، درخانه برای اطفال تان یک کتابخانه ی زیبا تهیه کنید.


    شاید نیم سده از پیدایش تلویزیون در کشور ما نمی گذرد اما این پدیده به شدت زیاد رشد پیدا کرده  تاجای که حتی مردم را از فعالیت های اساسی و مفید شان دور نگه داشته است. دیدن تلویزیون (مخصوصا درتنهایی) برای اطفال خطری بسیار زیاد دارد اطفال در مرحله ی از رشد عقلی نرسیده اند تا واقعیت را از خیال بصورت درست تفکیک کند بناء هرچه در تلویزیون به نمایش گذاشته شود را می پذیرند و در موقعیت های مشابه عین عکس العمل را از خود نشان می دهند، با توجه به وضعیت رسانه های افغانستان که هرکدام به نحوی ازیک جریان سیاسی یا قومی پیروی می کنند، برنامه های کودک را نیز بصورت غیر تخصصی بر اساس سلیقه های شخصی وگرایشات خود طراحی می کنند، ازسوی دیگر برای تمویل برنامه ها آنها مقداری از زمان برنامه را با تبلیغات تجارتی پر می کند که این کار کودک را وادار به کنجکاوی در مورد اشیای ناشناخته و دراکثر موارد غیر ضروری در همان مقطع سنی که اصلا نیازی به دانستن آن نیست می سازد، مثلا: کودک را وادار می کند تا درمورد جنگ، انتحار و انفجار، استفاده از کالاهای تجارتی و... به کنجکاوی بپردازد و زمینه ساز دغدغه های فکری برای شان گردد. ازجانب دیگر رابطه کودکان با رسانه یک رابطه کاملا یک طرفه بوده طوری که رسانه تاثیرات خودرا فوق العاده بالای کودکان گذاشته اما احساسات کودکان در هنگام تماشای برنامه قابل بررسی نیست شاید دراین گونه موارد کودکان بترسد، رنج بکشد یا پرخاشگری کند، که درصورت رها نشدن از این احساسات منجر به ترس های ناشناخته، نا آرامی و دیگر اختلالات رفتاری می گردد. کودک در برابر تلویزیون کنش پذیر (منفعل) است و او نمی تواند واکنش های خودرا چه از جنبه ای زبانی و چه از جنبه ی تخیلی با تلویزیون شریک سازد درحالیکه می دانیم ذهن کودک در کنشگری (کشف و اجرای عمل) بایدرشد کند.


اما کتاب...

    کتابخوانی اگر برای کودکان از طفولیت صورت گیرد موجب همکنشی کودک با بزرگان می شود، مثلا زمانیکه مادر، پدر یا یکی ازاعضای خانواده برای کودک کتاب می خواند وقتی در قسمتی ازمتن که برای کودک جالب است می رسد کودک از خواننده می خواهد آنرا دوباره تکرار کند و در اکثر موارد زمانیکه کودک از یک شعر یا موضوع خوشش می آید در آن رابطه انواع سوالات را مطرح می کند و جواب به این سوالات  برای کودکان زمینه ی کشف را مساعد می سازد.

    زندگی بدون کشف همان فضایی است که رسانه های مانند تلویزیون برای اطفال ماساخته اند؛ در خواندن کتاب کودک فضاها را در ذهن خود مجسم می کند حال آنکه در دیدن یک کارتون تنها به پردازش تخیل از پیش ساخته شده می پردازد. کلمات که به پیکر شخصت ها و عملکردها جان می دهد در امتداد خود کودکان را به اندیشه ورزی سوق می دهد. اندیشه خود آغازی برای کشف جهان و کشف خود باعث بوجود آمدن اندیشه های متعدد می گردد.

    لطفا این زحمت را بخاطر آینده اطفال تان متقبل شوید، میزان مهم بودن آنها از فراهم آوری امکانات مادی برای شان مشخص نمی شوند بلکه ازکاری که برای آینده وی در عرصه ی رشد فکری و خود کفایی آنها می کنید واز کاری که فرزند شما براساس درسنین مکتب به عنوان شاگرد نمونه انتخاب می شود و از طرز تعامل مثبت  که اوبا افراد جامعه دارد، قابل سنجش است. لطفا برای اطفال تان وقت درنظر بگیرید بجای سرگرم ساختن وی با دنیای مجازی کوشش کنید به سوالات شان جواب دهید و به کتابخوانی تشویق شان کنید.


توصیف شخصیت افراد از طریق شبکه های اجتماعی

توصیف شخصیت افراد از طریق شبکه های اجتماعی

    یکی از تعاریف شخصیت برحسب نقابی است که به چهره می زنیم، ظاهر علنی که به افراد پیرامون خود نشان می دهیم. خیلی ازما به طور فزاینده ای ظاهر دیگری را، نه شخصا، بلکه ازطریق انترنت در وب سایت ها ی شبکه ی اجتماعی نظیر فسبوک آشکار می سازیم. درنتیجه تعریف دیگری از شخصیت ما می تواند این باشد که (چگونه دیگران مارا بصورت آنلاین در نظر می گیرند).

    اما آیا آنها مارا بصورتی که واقعا هستیم در نظر می گیرند یا اینکه خود انگاره ی آرمانی می سازیم که دوست داریم آنرا آنلاین به دیگران نشان دهیم؟ آیا وانمود می کنیم کسی هستیم که واقعا نیستیم یا شخصیت خودرا بصورت دقیق انتقال می دهیم؟ تحقیقات نشان می دهد که اغلب افراد در مورد ظاهر آنلاین خود صادق هستند. تحقیقات انجام شده در ایالات متحده و آلمان معلوم کرده اند که سایت های شبکه اجتماعی،‌تصاویر یا برداشت های دقیقی را از نیمرخ شخصیتی که ما ارایه می دهیم، ‌انتقال می دهند. پژوهشگران نتیجه گرفتند که توصیفات شخصیت که آنلاین ارایه می شوند حداقل به اندازه ی توصیفاتی که در تعامل های رو در رو انتقال داده می شوند، دقیق هستند (بک و همکاران، 2010). درتحقیق دیگری معلوم شد که خوانندگان بلاگ ها توانستند بطور دقیق، درمورد شخصیت افرادی که مطالب را پست کرده بودند، بدون اینکه هرگز آنهارا دیده باشند،‌ قضاوت کنند (لی و چینگل، 2010).

    البته همانگونه که می دانید، ما همیشه درنحوه ای که خودرا شخصا توصیف می کنیم، صادق نیستیم،‌ مخصوصا هنگامی که افراد تازه ای را ملاقات می کنیم که می خواهیم آنهارا  تحت تاثیر قرار دهیم، مثل زمانیکه بافردی قرار ملاقات می گذاریم یا می خواهیم با یک صاحب کار مصاحبه کنیم،‌ مابه افرادی که مدتی است آنهارا می شناسیم، ازبودن با آنها احساس امنیت می کنیم، وتهدیدی برای ما ندارند، کمتر تظاهر می کنیم.

    شاید تفاوت عمده در رابطه با سایت های شبکه اجتماعی این باشد که تعداد بینندگان بیشتر از زندگی روزمره ی ماست،‌ وپیامدهای بالقوه ی بیشتری برای شغل و آینده ی ما وجود دارد.

     پژوهشگران نشان داده اند که سایت های شبکه اجتماعی آنلاین مانند فسبوک می توانند شخصیت مارا شکل داده و آنرا منعکس کنند. درتحقیق که توسط (لام وپنگ درسال 2010) بالای نوجوانان چینی 13 تا 18 ساله صورت گرفت نشان داد، آنهایی که وقت زیادی را صرف استفاده از انترنت کرده اند در مقایسه با آنهای که وقت خیلی کمی را صرف آن کرده اند میزان اضطراب و افسرده گی قابل ملاحظه ای داشته اند. تحقیق دیگری معلوم کرد که سطح بالای استفاده از انترنت می تواند سلامت روانشناختی و کیفیت روابط با دوستان و همسران رمانتیک را کاهش دهد (بلیس، کریگ،‌ پیلر و کونولی 2008؛ هانگ، 2010)

    بررسی آنلاین دانشجویان امریکایی نشان داد آنهای که از طریق تیلفون زمانی را صرف صحبت کردن باوالدین خود می کردند، در مقایسه با دانشجویانی که از طریق سایت های شبکه های اجتماعی باوالدین خود تماس می گرفتند، روابط شخصی و حمایت کننده ای رضایت بخش تری داشتند. به علاوه، دانشجویانی که از طریق سایت های شبکه اجتماعی با والدین خود ارتباط برقرار می کردند، از تنهایی،‌ اضطراب و تعارض بیشتر در روابط خود با والدین شان خبر دادند( جنتزلر، اوبرهاوزر، وسترمن، ونادورف، 2011).

    سایت های شبکه اجتماعی علاوه بر تاثیر گذاشتن برشخصیت ما، آنرا منعکس نیز می کند. بررسی نوجوانان در سنگاپور معلوم کرد انهای که برونگراتر و خودشیفته تر بودند( که خود پنداره کاذب و غیر واقعی داشتند) خیلی بیشتر از نوجوانان که در این ویژگی های شخصیت نمره ی بالایی نگرفته بودند،‌ از فسبوک استفاده می کردند. درضمن هرچه نوجوانان خود شیفته تر بودند، به احتمال بیشتری وضعیت (status) فسبوک خودرا به دفعات بیشتری به روز می کردند. (اونگ و همکاران 2011).

    تحقیقات دیگری حکایت دارند افرادی که از سایت های شبکه زیاد استفاده می کنند درمقایسه با کسانی که کمتر استفاده می کنند برونگراتر اند، نسبت به تجربیات جدید پذیراتر اند ،‌عزت نفس پایین دارند، کمتر وظیفه شناس هستند ودر آزمون های ثبات هیجانی نمره پایین تری می گیرند. (کوری،‌ هینسلی و دزونگیا، 2010: مهدیزاده 2010).

    بررسی دانشجویان 18 تا 25 ساله معلوم کرد اکثر عکس های شخصی که آنها پست کرده بودند،‌وانمودی بودند نه صادقانه وافراد دیگر را نشان نمی دادند. آنها مراقب بودند عکس های مناسبی را برای صفحات اجتماعی خود انتخاب کنند که مشروبخواری،‌ مصرف دارویی و... را نشان ندهند (هولنباف، 2011).

    این موارد مجموعه تحقیقاتی است که در مورد رابطه شخصیت با شبکه های اجتماعی انجام شده است، چون انسانها در اکثر موارد از قوانین طبیعی یکسان پیروی می کنند بناء در تمام جوامع و فرهنگ با تغییرات کم قابل تطبیق است.