Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی
Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی

در مورد ویروس کرونا به کودکان چی می‌توانیم بگوییم؟

  در جریان شیوع ویروس ایبولا و آنفلونزای مرغی ما راهنمایی‌هایی برای معلمان و والدین نوشته بودیم، اینکه چگونه در مورد رودیدادهایی صحبت کنند که توجه گسترده‌ی رسانه‌ها را به خود جلب کرده است. اکنون ویروس کرونا (COVID-O19) به عنوان یک بحران صحی جهانی اعلام شده است و یک بار دیگر توجه به این گونه توصیه هارا مهم می‌سازد. در این مقاله ما توصیه هارا با هم جمع کرده ایم برای اینکه در مورد ویروس کرونا چگونه با کودکان صحبت کنید.

در زیر حقایقی در مورد بیماری‌ها وجود دارند که شما می‌توانید به کودکان توضیح بدهید، اما به تناسب سن کودک ممکن است نیاز به توضیحات بیشتری باشد.

   ابتلا به ویروس کرونا می‌تواند در انسان‌ها منجر به عفونت دستگاه تنفسی شود. برای اکثر افراد در حد علائم کوچک و ساده است، اما در این مورد بیشتر از 1000 قضیه مرگ نیز گزارش شده است. باور به این است که منشأ عفونت حیوانات است اما می‌تواند در بین انسان‌ها منتشر شود.

   این ویروس در یک شهر عمده و بزرگ چین (ووهان) در ماه دسامبر 2019 کشف شده، اما فعلاً مواردی از ابتلا به بیماری در کشورهای متعددی گزارش شده است.

   در مورد بیماری اطلاعات اندکی وجود دارد، اما تعداد زیادی از داکتران و کارمندان وابسته به خدمات صحی کار می‌کنند تا جزئیات بیشتری بیماری را بفهمند. این کار به آن‌ها کمک می‌کند تا با مؤثریت بیشتر خطر انتشار این ویروس را کاهش دهند. سؤال‌هایی که متخصصان در جستجوی جواب شان است را می توان موارد زیر در نظر گرفت:

1-     ویروس از کجا آمده است؟

2-     چقدر جدی و خطرناک است؟ چه کسی و چگونه مریض می‌شود، و مریضی‌اش چه علائمی دارد؟

3-     بیماری چگونه انتشار می‌یابد؟

4-     می‌تواند کسی که فعلاً علائمی از بیماری را ندارد، افراد سالم را مبتلا کند؟

5-     آن‌ها چگونه می‌توانند بهتر درمان شوند؟ چه اقداماتی می‌تواند ابتلا به ویروس را محدود کند؟

    همانند تمام عفونت‌ها، رعایت بهداشت دست‌ها مهم‌اند، این کار با شستن دست‌ها با آب و صابون و یا کریم ضدعفونی‌کننده‌ی دیگری صورت می‌گیرد. تا فعلاً واکسین یا دوای پیشگیرانه برای این بیماری وجود ندارد، دانشمندان 24 ساعته تلاش می‌کنند تا دواهای بی‌اثر سازی آن را پیدا کنند.

    همان‌طوری که ویروس انتشار می‌یابد، به‌گونه‌ای گسترده در تلویزیون، روزنامه‌ها و انترنت در مورد آن بحث می‌شود. مهم است بدانید که کودکان صفحه اول روزنامه‌ها را می‌خوانند یا در انترنت فعال هستند، و در مورد آنچه شنیده‌اند، دیده‌اند یا خوانده‌اند، با همدیگر صحبت می‌کنند، سرخط‌های اغراق‌آمیز در این مورد کنجکاوی آن‌ها را برمی‌انگیزد. ما نمی‌توانیم کودکان را از آنچه که جریان دارد محافظت کنیم یا آن‌ها را بی‌خبر نگهداریم، حتا کودکان بزرگ‌تر (سنین 6-7 سال) می‌توانند به حد کافی مطالعه کنند تا آگاه شوند که ویروس می‌تواند خطرناک باشد و ازاین‌جهت بترسند. وجود تصاویر و گزارش‌هایی در این مورد قابل‌انتظار است، به گونه‌ی مثال تصاویری از شفاخانه‌های پر از بیمار که ترسناک به نظر می‌رسند، لذا باید برای کودکان توضیح داده شود. آنچه که در گزارش‌ها ذکر می‌شود به کودکان کمک نمی‌کند، این اطلاعات فقط برای خواندن یک فرد بزرگ‌سال مناسب است. بدون توضیحات لازم از طرف بزرگ‌سالان، کودکان با این‌همه اطلاعات فریب می‌خورند و این ممکن است منجر به خیال‌پردازی آن‌ها شود زیرا در مورد آن دسته از اطلاعاتی که آن‌ها را فریب داده است شناخت و تجربه کافی ندارند. کودکان نیاز دارند که بزرگ‌سالان در مورد آنچه در دنیا جریان دارد به آن‌ها کمک کنند تا اینکه فهم نادرست اصلاح شود و آن‌ها فهم درست و معقولی از حوادث به دست بیاورند. دلیل اینکه ما باید در مورد ویروس کرونا با کودکان صحبت کنیم این است که؛ کمک کنیم تا آن‌ها احساس امنیت کنند. این واقعاً درست و منصفانه نیست که کودکان در مقایسه با بزرگ‌سالان از چیزی بترسند که در آن حد ترس نیاز نیست. یکی از دلایل ترس کودکان این است که آن‌ها فاصله/ مصافه را به‌سختی می‌توانند بفهمند؛ وقتی در مورد تلفات زیادی در چین می‌شنوند نمی‌توانند در نظر بگیرند که چین با ما فاصله‌ی زیادی دارد و ما از موقعیت حادثه دور هستیم. کودکان همچنان نمی‌دانند که یک اقدام اورژانسی یا قرنطین چیست؟ وقتی‌که مسئولین می‌گویند آن‌ها مجهز شده‌اند یا اینکه یک شهر یا کشتی در قرنطینه است چه معنایی دارد، این مفاهیم باید به کودکان توضیح داده شود.

    ما به معلمان مقطع ابتدایی مکاتب توصیه می‌کنیم، در مورد ویروس کرونا در صنف صحبت کنند. به این دلیل که؛ شاگردان ما به احساس امنیت نیاز دارند درعین‌حال می‌توانند چیزهایی نیز یاد بگیرند. ما توصیه می‌کنیم که شما به‌عنوان یک معلم بررسی کنید و ببینید که کودکان در مورد ویروس چه می‌دانند؟ با این کار می‌توان تصورات غلط احتمالی را اصلاح کرد و این بهترین راه است که همچنان مطابق با مبنای فکری آن‌ها یک فهم بنیادی و واقعی در مورد ویروس برایشان ارائه کنید. همچنان زمینه‌ی امیدواری را برای آن‌ها فراهم کنید: به آن‌ها بگوئید که اکنون تعداد زیادی از مردم کار می‌کنند تا انتشار ویروس را مهار کنند و پژوهشگران سعی دارند تا درمانی برای آن پیدا کنند. ما توصیه می‌کنیم که دو نفر از معلمان در مکتب وظیفه‌ی تعقیب اخبار را به عهده بگیرند و اطلاعات جدید در زمینه‌ی پیشرفت را برای شاگردان ارائه کنند. به‌عنوان یک گزینه، مکتب می‌تواند یک بروشور اطلاعاتی حاوی یک پیام مشخص در مورد آنچه که باید درباره ویروس کرونا گفته شود را برای والدین بفرستند.

به کودکان چی می‌توانید بگویید؟

    در ادامه مثال‌هایی از اینکه چگونه می‌توانید در مورد وضعیت جاری به کودکان اطلاعات بدهید ذکر شده است.

ویروس کرونا چیست؟

    ممکن است شما اطلاعات و داستان‌هایی در مورد ویروس کرونا را از رسانه‌های مختلف مانند روزنامه‌ها، انترنت یا دوستان تان به دست آورده باشید. این چیزی است که تقریباً تعداد زیادی از مردم در مورد آن حرف می‌زنند. این ویروس در چین پیداشده است، جایی که تعداد زیادی از مردم به آن مبتلا شده‌اند، آن‌ها فکر می‌کنند که اولین بار از حیوانات به انسان منتقل‌شده است اما ما نمی‌دانیم که اولین انسان‌ها چگونه مبتلا شده‌اند؟ زیرا بیماری از طریق ارتباط بین مردم انتقال می‌یابد و اکثر افراد نمی‌داند به چه صورت منتقل می‌شود و تعداد زیادی از مردم مریض می‌شوند؟ بیماری فقط از طریق ارتباط یک شخص مریض با یک فرد سالم به وی منتقل می‌شود و این انتقال از طریق دست دادن یا از طریق ارتباط مایعات بدن شخص مریض به افراد سالم صورت می‌گیرد، مایعات بدن که باعث انتقال ویروس می‌شوند شامل آب دهان، خون، عرق، استفراق، ادرار و مدفوع می‌باشند. ویروس بسیار جدید است و داکتران و متخصصان سعی می‌کنند بفهمند که چطور عمل می‌کند. همچنان تعداد زیادی تلاش می‌کنند تا واکسینی بسازند که فرد را در مقابل ویروس محافظت کند، اما تا فعلاً واکسینی وجود ندارد. فردی که مریض می‌شود مثل کسی است که دچار عفونت تنفسی شده است، آن‌ها سرفه می‌کنند، و علائم بیماری سینه و بغل دارند. بعضی‌های‌ شان دچار علائم خفیف هستند و این علائم در تعدادی هم خطرناک و جدی ‌اند، همچنان تعدادی از این مریضی مرده‌اند. در چین سخت تلاش می‌شود که جلوی پخش ویروس را بگیرند، مثلاً آن‌ها یک شهری با چند میلیون جمعیت را جدا کرده‌اند به‌گونه‌ای کسانی که آنجا زندگی می‌کنند نمی‌توانند شهر را ترک کنند و دیگران را مبتلا سازند. اینکه آن‌ها نتوانسته‌اند تا اکنون بیماری را درست بفهمند ترسناک است، اما خوب است بدانیم افراد زیادی سعی دارند آن‌ را بفهمند و آن‌هایی که مسئول امنیت سلامت در دنیا هستند مثل سازمان صحی جهان؛ کار می‌کنند تا کشورها را همکاری کنند افراد مبتلا را شناسایی کرده و تحت درمان قرار دهند.

    این مهم است بدانیم، باآنکه تعداد زیادی مریض شده‌اند، اما تنها تعداد کمی از آن‌ها مرده‌اند. داکترانی که در زمینه‌ی صحت عامه کار می‌کنند و آن‌هایی که مسئولیت حفاظت همه‌ی مارا در سطح کشور دارند سخت تلاش می‌کنند. آن‌ها برنامه‌هایی دارند، حتا آموزش‌دیده‌اند تا بدانند اگر کسی در کشور ما به این بیماری دچار شد چی کار کنند. آن‌ها همچنان آموزش‌دیده ‌اند که افراد مبتلا را در شفاخانه‌های بزرگ چگونه کمک کنند، آن‌هایی که مسئول صحت در کشور ما هستند به ما اطمینان می‌دهند که همه‌ی سعی‌شان را خواهند کرد.

آیا ویروس کرونا خطرناک است؟

    بلی خطرناک است، اما فقط زمانی که با یک فرد بیمار در ارتباط هستید. تمام آن‌هایی که به افراد بیمار کمک می‌کنند این را می‌دانند و اینکه چگونه آن‌ها را حفاظت کنند. تعداد زیادی افراد مبتلا علائم شدید و جدی ندارند اما بیماری خطرناک است، طوری که بعضی افراد مرده‌ اند. اما این در مورد افراد مبتلا به سینه و بغل نیز صدق می‌کند که متأسفانه خیلی، خیلی زیاد است. متخصصان خدمات صحی افراد بیماری را که ممکن است مبتلا شده باشند معاینه می‌کنند، اما آن‌ها محافظت از خود را بلد اند از بیماری‌های عفونی پیش‌رونده‌ی قبلی یاد گرفته‌اند که خود را چگونه محافظت کنند، پس بسیار نادر است که متخصصان دچار بیماری شوند.

چرا این قدر در مورد ویروس کرونا صحبت می‌کنیم؟

    دلیل این است که بزرگ‌سالان در این مورد بسیار نگران هستند، زیرا تعداد زیادی از مردم در سطح جهان به این ویروس مبتلا شده‌اند، آن‌ها می‌ترسند که بیماری پخش خواهد شد. هر چیزی که برای ما تهدیدکننده به نظر برسد و آنچه را که به صورت کامل نمی‌دانیم ترسناک به نظر می‌رسد و مثل اضطراب دلواپسی/ نگرانی ایجاد می‌کند. به همین دلیل است که گزارش‌های زیادی در رسانه‌ها وجود دارد و این ممکن است باعث ترس و ناراحتی ما شود. اگرچه مسئولان امور صحی اعتقاد دارند که بیماری برای تعداد زیادی از هم‌وطنان ما خطرناک نیست اما آن‌ها باید آماده باشند تا اگر افرادی دچار بیماری شد همه‌جانبه کمک شان کنند.

کودکان چی کار باید کنند؟

    باید بدانیم بزرگ‌سالان مسئول مقابله با بیماری هستند؛ افراد مریض در شفاخانه‌ها تحت مراقبت قرار می‌گیرند، نیازی نیست شما نگران باشید. اگر پدر یا مادرتان در سیستم محافظت از صحت یا شفاخانه‌ها کار می‌کنند باید بدانید که آن‌ها بلد هستند چگونه با این بیماری مقابله کنند، آن‌ها همچنان می‌دانند خود را چگونه از ابتلا به این بیماری محافظت کنند. به‌هرحال بعضی چیزهایی هستند که باید انجام بدهید.

·         متوجه باشید شایعات یا داستان‌هایی در مورد ویروس پخش نکنید که حقیقت ندارند.

·         سعی کنید کودکان را نترسانید (به‌ویژه آن‌هایی که کم سن و سال‌اند).

·         بازی و تفریح کنید همان‌گونه که قبلاً می‌کردید و سعی کنید نا حد ممکن در مورد آنچه که جریان دارد کمتر فکر کند.

·         در مورد آنچه که جریان دارد با بزرگ‌سالان صحبت کنید. از سؤال کردن در مورد ویروس یا هر نگرانی دیگری که دارید نترسید.

توصیه‌هایی برای معلمان ابتدایی

    کودکان مثل دانشمندان هستند، آن‌ها می‌شنوند، می‌بینند، می‌خوانند و بر اساس نتایج آن رسامی می‌کشند. ما می‌دانیم که کودکان کودکستان از داستان‌های اخبار وحشتناک آگاه می‌شوند. این وحشت ممکن است از طریق تلویزیون یا گوش دادن زیاد به صحبت‌های بزرگ‌سالان ایجاد شود. معمولاً همسالان یا دوستان در مورد بیماری‌ها صحبت خواهند کرد یا اخبار را دوباره گویی خواهند کرد، که این روش‌ها همه نادرست هستند. کودکان فکر می‌کنند آنچه که جریان دارد ترسناک است، اما اطلاع ندارند که این نگرانی و ترس چقدر درست و واقعی اند. ما پیشنهاد می‌کنیم بفهمید که کودکان بزرگ‌تر کودکستان در مورد ویروس چه چیزی شنیده‌اند. از کودکان بپرسید چه چیزی از اخبار شنیده‌اند تا بتوانید فهم غلط را اصلاح کنید. اگر کودکان به صحبت در این مورد علاقه‌مندی نشان ندادند -خوب است اصرار نکنید- اما در زمان معین اطلاعات لازم را ارائه دهید. کودکان کم سن و سال فاقد شناخت و تجربه در تفسیر اطلاعاتی هستند که دریافت می‌کنند، این‌گونه است که به‌صورت غیرضروری می‌ترسند و گیج می‌شوند. آن‌ها به حقایق و توضیحات نیاز دارند تا بتوانند ترس و گیجی غیرضروری را کاهش دهند.

توصیه‌های کلی برای گفتگو با کودکان

1- منتظر نباشید تا ببینید چی اتفاقی می‌افتد- بروید و ببینید

    به‌عنوان یک بزرگ‌سال، شما باید فعالانه بررسی کنید که کودکان در مورد وضعیت چه چیزی را فهمیده اند؟ آن‌ها ممکن است از آنچه که اتفاق افتاده ترسیده باشند. اخبار از جاهای دور ممکن است نزدیک به نظر برسد، مخصوصاَ زمانی‌که رسانه‌ها آن را در خانه‌ها می‌آورند. به خاطر داشته باشید که هر روزنامه‌ای صفحه‌ی کودک دارد-که همان صفحه اول است. تمام کودکانی که می‌توانند به‌خوبی بخوانند با آن در روی میز صبحانه یا غرفه روزنامه‌فروشی روبرو می‌شوند (اگرچه روزنامه خواندن در کشور ما بسیار نادر است-م). در حقیقت، صفحه مخرب روزنامه نباید جلوی کودکان باشد.

2- کودکان نیاز دارند تا بفهمند

    در این مورد فکر کنید که چگونه می‌توانید با کودک‌تان گفتگو را شروع کنید زمانی که او یک سرخط بزرگی از روزنامه یا وب‌سایت را بازگو می‌کند. حال‌ اینکه ما نمی‌توانیم از مواجهه آن‌ها با رسانه‌ها حفاظت کنیم، باید کمک کنیم بفهمند، تا این فهم باعث آرامش شان شود. همچنان شما می‌توانید برنامه‌تان در مورد صحبت با کودکان را با دیگر بزرگ‌سالان در میان بگذارید.

3- کودکان به ساخت‌های ذهنی نیاز دارند

    ساخت‌های ذهنی خوب واژه‌ها و مفاهیمی اند که کودکان را قادر می‌سازند در همان سطح بفهمند. با یک ساخت ذهنی درست کودک می‌تواند از نگرانی‌ها و ترس‌های غیرضروری بکاهد، و می‌تواند در این مورد صحبت کند که چه چیز در مورد آن‌ها نگران‌کننده است. برای کودکان کم سن و سال، اطمینان از مواردی چون "من نمی‌ترسم، مادر و پدر به این بیماری مبتلا نخواهند شد، یا حالا همه کار می‌کند تا جلوی ابتلاء دیگران به این بیماری را بگیرد" ممکن است لازم باشد. کودکان بزرگ‌تر به توضیحات شما در این مورد نیاز دارند که چرا شما خود را در امن احساس می‌کنید. از سوالات کودکان نترسید و به آن‌ها جواب‌های صادقانه ارائه کنید. اگر جواب را نمی‌دانید بگویید؛ نمی‌دانم یا سعی می‌کنم جوابش را پیدا کنم. کودکان تجارب شان را با پرسیدن سوال شکل می‌دهند و معمولاً در مورد یک موضوع چند بار سوال می‌پرسند تا به اطلاعات شان استحکام بخشند.

4- بهترین توضیح ما بزرگ‌سالان

     اگر خیلی با هیجان صحبت کنید، کودکان ممکن است نتوانند توضیحات را درست به خاطر بسپارند. آن‌ها باید چند بار توضیح شما را بشنوند. اگر اختلافات قابل‌توجهی در این توضیحات وجود داشته باشد آن‌ها گیج خواهند شد. به همین دلیل توضیحات باید نامتناقض باشند. همچنان، مخرب‌ترین قسمت اطلاعات باید در قسمت اول گفتگو باشد مثلاً "این یک بیماری است که تعداد زیادی از مردم را در چین مبتلا کرده است و تعدادی هم مرده اند". بنابراین افراد بیمار با افرادی که مبتلا نیستند نباید یکجا باشند. همچنان افرادی که بیماران را کمک می‌کنند باید از خود نیز محافظت کنند (دهان خود را بشویند،  دست‌های خود را بشویند، ضدعفونی کنند و...) کودکان انتظار دارند و می‌خواهند که ما یک نسخه‌ی خوبی از بزرگ‌سال برای آنها باشیم. به آن‌ها بگویید که خیلی مشکل است که بیماری به کشور ما برسد و مسئولین تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا از بیمار شدن مردم جلوگیری کنند، اما اگر بیماری آمد، داکتر ها و شفاخانه‌ها می‌دانند چی کار کنند.

5- کمک کنید بفهمند-نه اینکه سعی کنید آرام باشند

    گفتگو با کودکان به این هدف است که آن‌ها در مورد وقایع جاری بفهمند و خود را امن احساس کنند. ما باید مطمئن باشیم در گفتگوهای ما این اتفاق می‌افتد. وقتی ما گفتگو را شروع می‌کنیم و در مورد ترس‌های آن‌ها صحبت می‌کنیم، باید بگوییم که این توضیحات به این دلیل است که آن‌ها بر افکار نگران‌کننده‌ی شان کنترل پیدا کنند. هدف این نیست که هیجانات قوی را برانگیزیم بلکه هدف این است که آن‌ها را کاهش دهیم.

6- به واقعیت‌ها  متکی باشید

    ویروس کرونا بار اول در شهرهای چین کشف‌شده است. ازاین‌رو به کشورهای دیگر انتشاریافته. دانشمندان معتقدند که این ویروس از حیوانات (که بیشتر خفاش بیشتر ذکرشده) به انسان‌ها منتقل‌شده است. اما دقیقاً مشخص نیست. آن‌ها اکنون می‌دانند که بین انسان‌ها پخش‌شده است، داکتران سعی می‌کنند بیماری را بفهمند.

7- کودکان برای خودشان چی کار می‌توانند؟

چیزهایی کوچکی هستند که کودکان می‌توانند برای خود انجام دهند تا از ارتباط با افراد مبتلا به ویروس کرونا جلوگیری کنند. موارد معمول می‌توانند همیشه کاربردی باشند مثلاً بگویید که مهم است تا آن‌ها دست‌های شان را بعد از  تشناب بشویند. اگر  ریزش دارند و سرفه می‌کنند، داخل دستمال سرفه کنند (بعضی‌ها می‌گویند با آستین دهان خود را بپوشانید اما متخصصان خیلی موافق نیستند). مانند بیماری‌های دیگری که خطرناک نیستند مثل زکام و آنفلونزا این بیماری نیز می‌تواند از طریق مایعات بدن منتشر شود.

    بزرگ‌سالان همچنان می‌توانند از این شرایط استفاده کرده و در مورد سلامتی جسم چیزهایی به کودکان بیاموزند، بگویند که وقتی مریض می‌شویم چه اتفاقی می‌افتد و چگونه تمام اعضای بدن باهم تعامل می‌کنند تا مارا زنده نگهدارند. کودکانی که در مورد مرگ سوال می‌پرسند باید توضیحات ساده‌ای از اینکه هنگام مرگ چه اتفاقی برای جسم می‌افتد را دریافت کنند؛ اینکه تمام فعالیت‌های زندگی قطع می‌شود، فرد دیگر احساس درد نمی‌کند و فرد مرده دیگر بر نمی‌گردد.

 

لینک منبع اصلی

https://krisepsykologi.no/what-can-we-say-to-children-about-coronavirus/?fbclid=IwAR06vL0ddAQd61ghettiV8ZBU8dbZZwORgXXHe5F6K2orNBDMd19b8X1gU8

علت پایین بودن هوش (کلامی و عملی) در کودکان و راه های رشد آن

بر اساس داده های علم روانسنجی - آزمون های هوشی، هوش عملی متاثر از هوش بیولوژیک و تعامل کودک با والدین آنهاست به هر اندازه والدین با کودکان بیشتر تعامل کنند (بیشتر حرف بزنند، بیشتر همدیگر را لمس کنند و هیجانات بیشتری نسبت به همدیگر نشان بدهند) شاخص های هوش کلامی آنها در آزمون های هوشی که همبستگی زیادی با موقعیت های عملی زنده گی مانند شغل و تحصیل دارند بالاتر خواهند بود، مثلا آنها دارای ادراک شنیداری بالا، توانایی انتظار بالا، انگیزه ی پیشرفت، زمینه ی فرهنگی بالا، گستره ی اطلاعات عمومی، خزانه ی لغات و درک و فهم بیشتری خواهند بود. و هوش عملی که ارتباط تنگاتنگی با تعامل والدین و چالش بر انگیز ساختن محیط توسط آنها برای کودک دارد، شاخصهایی مانند سازماندهی ادراکی، توانایی کار تحت استرس بالا، حل مساله ی فوری، هماهنگی دیداری- حرکتی بالا را در کودک رشد می دهد. دو آسیب مهم در زمینه ی رشد کودکان تلویزیون (یا هر وسیله ی که کودک را مصروف نگهدارد تا فقط ببیند و عمل نکند) و عدم تعامل کافی والدین با کودکان است، تلویزیون بر علاوه ی این که پیامد های چون تنبلی، اضافه وزن، پرخاشگری و الگوگیری رفتارهای فاقد برنامه ریزی رشدی برای کودک دارد، کودک را در فقر محرک های بر انگیزاننده قرار داده و فرصت استفاده از زبان و ذهن آنهارا به صورت فعالانه کاهش می دهد، از طرف دیگر اکثر اوقات کودکان دارای هوش بیولوژیک نسبتا بالایی است اما عملکرد آنها در آزمون های هوشی پایین تر از توانمندی شان است و این می تواند مبین  انجام ندادن وظیفه ی والدین در قبال رشد ذهنی کودک باشد.

یکی از پیش نیاز های مهم رشد ذهنی، پرورش کودکان در محیط تحریک کننده ی هوش است. شیرخواران از همان لحظه ی تولد رفته رفته با جهان خود آشنا می شوند. اگر اشیای گوناگونی برای دیدن، لمس کردن یا چشیدن، صداهای مختلفی برای شنیدن، و بو های مختلفی برای بوییدن  در اختیار داشته باشند، بسیار بیش از مواقعی که مواجهه ی محدود با محرک ها دارند می آموزند. تحریک حسی در حینی که کودک برای گرفتن اشیا دستش را دراز می کند یا نخستین گام های خودرا بر می دارد، یادگیری و هماهنگی حرکتی را تقویت می کند. تحریک شنیداری خصوصا مواجهه با واژه ها، نیز رشد زبان و گفتار را تقویت می کند.

ولی آنچه کودکان می آموزند و میزان آن، نه فقط به مقدار تحریک بلکه به سنخ، تنوع، شدت، نظم، مدت و زمان بندی آن نیز منوط است. کودکانی که مواد مناسب منظما در اختیار شان قرار می گیرد، بیش از کودکانی که مواجهه ی محدودتری دارند از فعالیت های بازی گونه ی خود در طول زمان می آموزند. کودکانی که به کاوش در محیط پیرامون شان ترغیب می شوند از کودکانی که فرصت چندانی برای حرکت به آنها داده نمی شود سریعتر می آموزند. کودکانی که والدین شان به آنها آموزش می دهند و با آنها گفت و گو و بازی می کنند بیش از کودکانی که برای مدت طولانی بدون تماس اجتماعی به حال خود رها می شوند، یاد می گیرند. والدینی که فرزندان شان را با خود بیرون می برند، بسیار بیشتر از والدینی که به آنها اجازه نمی دهند هیچگاه از حیاط منزل خارج شوند، آگاهی و درک آنهارا افزایش می دهند.

حد اکثر رشد ذهنی هنگامی صورت می پذیرد که کودکان از زمان شیر خواری سالی پس از سال دیگر تحریک ذهنی کافی دریافت کنند. هیچ تجربه یا رویداد یا سال واحدی به اندازه ی آنچه در طول سالهای رشد رخ می دهد، اهمیت ندارد. رشد ذهنی ممکن است وقتی با محیط بارور، نظیر آنچه معلمی برتر می تواند برای کودک فراهم کند، رو به رو می شود تسریع شود، اما وقتی کودک برای مدتی در محرومیت اقتصادی و یا هوشی قرار می گیرد این رشد ممکن است متوقف یا حتا معکوس گردد.

تردیدی نیست که مواجهه کردن کودکان با تحریک بیش از حد یاتجارب نا متناسب با سطح سنی آنان کاملا محتمل است. برخی از والدین سخت می کوشند با ارتباط چهره به چهره توجه فرزند شیرخوار خودرا جلب کنند؛ این کار آنها به اضافه بار اطلاعاتی منجر و سبب می شود که کودک از نگاه آنها پرهیز کرده و روی بگرداند. کودکان تنها مقدار معینی از تحریک را تحمل می کنند واگر تحریک بیش از آن باشد فراری می شوند و پاسخ نمی دهند. این اصل در کلاس درس نیز صدق می کند. معلمانی که می کوشند دانش آموزان را طی مدت زمان بسیار کوتاه در معرض مطالب دانستنی بسیار قرار دهند  سبب بی علاقگی آنان به یادگیری بیشتر می شوند. حد اکثر یادگیری هنگامی صورت می گیرد که معلمان و والدین سرنخ لازم را از کودکان بگیرند و آنهارا در هر مقطع زمانی فقط با آن مقدار اطلاعاتی که به جذب آن قادر اند و نه بیشتر مواجه سازند.