Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی
Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی

مشاوران مسلکی و غیر مسلکی

وقتی می گوییم (مشاوره مسلکی) کلمه ی «مسلکی» این عنوان را از عناوین دیگر مشاغلی که ممکن است از عنوان مشاوره استفاده کنند متمایز می سازد، مسلکی بودن در یک شغل خواهان این موضوع است که فرد باید از انتظارات و ویژه گیهای همان مسلک آگاهی داشته باشد. مسلکی ها نماینده گان فعال و دائمی مسلک خود هستند و مسؤولیتهای مسلک گرایی (professionalism) را قبول کرده اند. اما مشاوران غیر مسلکی؛ تمام افراد غیر از مشاوران مسلکی را در بر می گیرند این افراد می توانند به شکل سنتی آن؛ بزرگان، ملا امامان، والدین، معلم دلسوز( معلم علوم دینی، ریاضی، فزیک یا...) باشند، که از اساسات واصول مسلک مشاوره آگاهی ندارند اما در بعضی موارد برحسب اتفاق، راهنمایی های شان کار آمد می باشند. غیر مسلکی ها نماینده گان هر مسلک اند یا به عبارتی همه کاره اند (هم بیولوژیست و هم سایکولوژیست، هم دینیات تدریس می کنند و هم مشاوره می دهند). با نگاه مقایسه ای در مسؤولیتهای این افراد می توان به  راحتی مسلکی هارا از غیر مسلکی ها تفکیک کرد.

1. مشاور مسلکی همه رهنمود های اخلاقی و قانونی مربوط به مسلک و عملکرد خودرا مطالعه کرده، به آن متعهد بوده و از آن کاملاٌ آگاهی دارد. (در بعضی کشور ها با عنایت به زمینه های فرهنگی قوانینی برای دفاع از به کارگیری عنوان مشاوره وضع شده است).

2. مشاوران غیر مسلکی هیچگونه مسؤولیتی را در قبال عملکرد خویش نمی پذیرند، و از اصول اخلاقی این مسلک آگاهی ندارند، بنابر این همواره در گفتار شان اساسات و مفاهیم بنیادی مشاوره (رازداری، همدلی و همدردی، توجه به میزان کارایی روش درمانی، پذیرش بی قید و شرط مراجع و...) را سبک می بینند و یا در بعضی اوقات برای جالب تر شدن موضوع این موارد را رعایت نمی کنند و از مشکلات مراجع قبلی شان برای مراجع بعدی مثالهای عینی می زنند تا با توجه به قیاس از گذشته به حال به فهم مشکل درمانجو برسند.

3. مشاوران مسلکی از نظر مسلکی متعهد اند که به صورت مداوم مهارتها و دانش خودرا ارتقا دهند وآنهارا به روز (update) کنند تا به آخرین پیشرفتهای مسلک خود مجهز شوند.

4-. مشاوران غیر مسلکی همواره از فعالیتهای سنتی راهنمایی استفاده می کنند (نصیحت می کنند، زود راهکار پیشنهاد می کنند، ‌توصیه می کنند، قضاوت می کنند و مشکل مراجع را افزایش می دهند به نحوی که دیگر از مراجعه به مشاور دلزده شود، و...)، و با پیشرفتهای حاضر در مسلک ی مشاوره آگاهی ندارند زیرا از یک طرف مفاهیم روانشناسی و مشاوره به ساده گی قصه و فکاهی نیست که بامطالعه ی چند کتاب فکر کنیم مشاور یا روانشناس مسلکی شده ایم (این مسلک نیاز به کارعملی مداوم و تحصیلات عالی خاص خود رشته روانشناسی مشاوره دارد)، و از طرف دیگر افراد غیر مسلکی بنابر مسؤولیت های اصلی دیگر شان (مدیربودن، معلم بودن، سیاست مداربودن و...) موضوع مشاوره را به عنوان یک شغل درجه اول خویش نمی بینند بنابراین به آن کمتر متعهد اند و زمان برای مطالعه در این موارد در نظر نمی گیرند.

3. یک مشاور مسلکی یک محقق نیز است. او همواره با توجه به هنجارها و فرهنگ جامعه ی که در آن این وظیفه را دارد به تحقیق می پردازد و مطالب دست اول را در حل مشکلات مراجعان خویش به کار می گیرد.

4. مشاوران غیر مسلکی بدون توجه به شرایط محیطی، اوضاع فرهنگی و خصوصیات روانی – اجتماعی که ناشی از تأثیر و تأثر فرد و جامعه است، از روش های نا همگون با شرایط محیطی برای مشاوره استفاده می کنند و از آزمون های که در کشورهای دیگر آماده شده است استفاده می نمایند،  و تعبیر و تفسیر نادرست از نتایج حاصله را به حالات روانی افراد مربوط می دانند حال آنکه بیشتر این تفاسیر ناشی از هنجار نبودن آزمون ها می باشد، و در ارایه راهکارها برای حل مشکل، موضوعات را بیشتر از کتب ارایه می دارند نه از نتایج تحقیقی اجراشده در جامعه.

پی نوشت:

اکنون جامعه ی ما از مشاوران نوع دوم غنی است، افرادی که بدون احساس مسؤولیت در قبال گفته های شان به سخنرانی ممتد می پردازند و مردم را به جای کعبه به ترکستان سوق می دهند، و با چند گفته ی که بیانگر حالات تعمیم یافته در نوع انسان است به مردم می نمایانند که تبحر کامل در شناسایی رفتار و روحیات فرد دارند و می توانند در زمینه های مشکلات خانواده گی، حل مشکلات روانی، مشاوره های شغلی، تحصیلی و دیگر موارد آنهارا کمک نمایند.