Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی
Psychology for change

Psychology for change

وبلاگ تخصصی روانشناسی با تمرکز بر سلامت روان و اختلالات کلینیکی

توصیف شخصیت افراد از طریق شبکه های اجتماعی

توصیف شخصیت افراد از طریق شبکه های اجتماعی

    یکی از تعاریف شخصیت برحسب نقابی است که به چهره می زنیم، ظاهر علنی که به افراد پیرامون خود نشان می دهیم. خیلی ازما به طور فزاینده ای ظاهر دیگری را، نه شخصا، بلکه ازطریق انترنت در وب سایت ها ی شبکه ی اجتماعی نظیر فسبوک آشکار می سازیم. درنتیجه تعریف دیگری از شخصیت ما می تواند این باشد که (چگونه دیگران مارا بصورت آنلاین در نظر می گیرند).

    اما آیا آنها مارا بصورتی که واقعا هستیم در نظر می گیرند یا اینکه خود انگاره ی آرمانی می سازیم که دوست داریم آنرا آنلاین به دیگران نشان دهیم؟ آیا وانمود می کنیم کسی هستیم که واقعا نیستیم یا شخصیت خودرا بصورت دقیق انتقال می دهیم؟ تحقیقات نشان می دهد که اغلب افراد در مورد ظاهر آنلاین خود صادق هستند. تحقیقات انجام شده در ایالات متحده و آلمان معلوم کرده اند که سایت های شبکه اجتماعی،‌تصاویر یا برداشت های دقیقی را از نیمرخ شخصیتی که ما ارایه می دهیم، ‌انتقال می دهند. پژوهشگران نتیجه گرفتند که توصیفات شخصیت که آنلاین ارایه می شوند حداقل به اندازه ی توصیفاتی که در تعامل های رو در رو انتقال داده می شوند، دقیق هستند (بک و همکاران، 2010). درتحقیق دیگری معلوم شد که خوانندگان بلاگ ها توانستند بطور دقیق، درمورد شخصیت افرادی که مطالب را پست کرده بودند، بدون اینکه هرگز آنهارا دیده باشند،‌ قضاوت کنند (لی و چینگل، 2010).

    البته همانگونه که می دانید، ما همیشه درنحوه ای که خودرا شخصا توصیف می کنیم، صادق نیستیم،‌ مخصوصا هنگامی که افراد تازه ای را ملاقات می کنیم که می خواهیم آنهارا  تحت تاثیر قرار دهیم، مثل زمانیکه بافردی قرار ملاقات می گذاریم یا می خواهیم با یک صاحب کار مصاحبه کنیم،‌ مابه افرادی که مدتی است آنهارا می شناسیم، ازبودن با آنها احساس امنیت می کنیم، وتهدیدی برای ما ندارند، کمتر تظاهر می کنیم.

    شاید تفاوت عمده در رابطه با سایت های شبکه اجتماعی این باشد که تعداد بینندگان بیشتر از زندگی روزمره ی ماست،‌ وپیامدهای بالقوه ی بیشتری برای شغل و آینده ی ما وجود دارد.

     پژوهشگران نشان داده اند که سایت های شبکه اجتماعی آنلاین مانند فسبوک می توانند شخصیت مارا شکل داده و آنرا منعکس کنند. درتحقیق که توسط (لام وپنگ درسال 2010) بالای نوجوانان چینی 13 تا 18 ساله صورت گرفت نشان داد، آنهایی که وقت زیادی را صرف استفاده از انترنت کرده اند در مقایسه با آنهای که وقت خیلی کمی را صرف آن کرده اند میزان اضطراب و افسرده گی قابل ملاحظه ای داشته اند. تحقیق دیگری معلوم کرد که سطح بالای استفاده از انترنت می تواند سلامت روانشناختی و کیفیت روابط با دوستان و همسران رمانتیک را کاهش دهد (بلیس، کریگ،‌ پیلر و کونولی 2008؛ هانگ، 2010)

    بررسی آنلاین دانشجویان امریکایی نشان داد آنهای که از طریق تیلفون زمانی را صرف صحبت کردن باوالدین خود می کردند، در مقایسه با دانشجویانی که از طریق سایت های شبکه های اجتماعی باوالدین خود تماس می گرفتند، روابط شخصی و حمایت کننده ای رضایت بخش تری داشتند. به علاوه، دانشجویانی که از طریق سایت های شبکه اجتماعی با والدین خود ارتباط برقرار می کردند، از تنهایی،‌ اضطراب و تعارض بیشتر در روابط خود با والدین شان خبر دادند( جنتزلر، اوبرهاوزر، وسترمن، ونادورف، 2011).

    سایت های شبکه اجتماعی علاوه بر تاثیر گذاشتن برشخصیت ما، آنرا منعکس نیز می کند. بررسی نوجوانان در سنگاپور معلوم کرد انهای که برونگراتر و خودشیفته تر بودند( که خود پنداره کاذب و غیر واقعی داشتند) خیلی بیشتر از نوجوانان که در این ویژگی های شخصیت نمره ی بالایی نگرفته بودند،‌ از فسبوک استفاده می کردند. درضمن هرچه نوجوانان خود شیفته تر بودند، به احتمال بیشتری وضعیت (status) فسبوک خودرا به دفعات بیشتری به روز می کردند. (اونگ و همکاران 2011).

    تحقیقات دیگری حکایت دارند افرادی که از سایت های شبکه زیاد استفاده می کنند درمقایسه با کسانی که کمتر استفاده می کنند برونگراتر اند، نسبت به تجربیات جدید پذیراتر اند ،‌عزت نفس پایین دارند، کمتر وظیفه شناس هستند ودر آزمون های ثبات هیجانی نمره پایین تری می گیرند. (کوری،‌ هینسلی و دزونگیا، 2010: مهدیزاده 2010).

    بررسی دانشجویان 18 تا 25 ساله معلوم کرد اکثر عکس های شخصی که آنها پست کرده بودند،‌وانمودی بودند نه صادقانه وافراد دیگر را نشان نمی دادند. آنها مراقب بودند عکس های مناسبی را برای صفحات اجتماعی خود انتخاب کنند که مشروبخواری،‌ مصرف دارویی و... را نشان ندهند (هولنباف، 2011).

    این موارد مجموعه تحقیقاتی است که در مورد رابطه شخصیت با شبکه های اجتماعی انجام شده است، چون انسانها در اکثر موارد از قوانین طبیعی یکسان پیروی می کنند بناء در تمام جوامع و فرهنگ با تغییرات کم قابل تطبیق است.


با رفتارهای پسرنوجوان تان آشنا شوید.

با رفتارهای دوره نوجوانی پسر تان آشناشوید.

    ازجمله موارد مهم و ضروری در داشتن یک فرزند با تمام معنی ایده آل تربیت درست آن می باشد. اگر چه فرایند تربیت حتی قبل از تولد طفل باید صورت بگیرد اما مرحله ی کودکی نیز فرصت خوبی برای تربیت فرزندان می باشد امید در این قسمت کارهای لازم را انجام داده باشید درغیرآن  در دوره نوجوانی با چالش های جدی روبرو خواهید بود. طفل با گذار ازمرحله ی کودکی به نوجوانی دچار تغییرات وتحولات زیادی ازنظر جسمی، ذهنی و ازهمه مهمتر جنسی می گردد. به هروالدین ضرور است تا از خصوصیات این دوره آشنا گردیده و با تعاملات مناسب شان بستر مناسبی را برای تربیت فرزندشان بگستراند. دوره ی نوجوانی کاملا متفاوت از دوره کودکی است دیگر شما به سختی می توانید فرزندتان را متقاعد کنید ویا وادار به رفتار مطابق میل تان سازید زیرا با نوعیت تربیت تان در کودکی مشخص ساخته اید که چگونگی مشکلات ومسایل شانرا با شما مطرح کند یا خیر.

    درجامعه ی ما آسیب های دوره نوجوانی بیشتر از جوامع دیگر متصور است زیرا با بیرون شدن از خانه علنا با معتادین برمی خوریم، افراد زورگو ومتجاوز رامی بینیم، شاهد قانون شکنی ها و بی احترامی ها هستیم و... این همه موارد است که فرزند تان را مانند یک محرک قوی بسوی خود می کشاند برشماست تا به فرزند تان بیاموزانید درچنین جامعه ی چگونه زندگی کند تا از داشتن وی به خود ببالید، دراین جا مواردی چندی پیرامون رفتارها وخصوصیات دوره نوجوانی ونقش تعاملی والدین وفرزندان درآن ذکر گردیده است با مطالعه ی آن تا حدودی با این دوره و چگونگی تعامل با آن آشنا خواهید شد.

۱- پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی می‌توانند رفتارهای پرخطر را به فرزندان شان بیاموزند. نتیجه تحقیقات انجام شده نشان می دهد که به فیصدی زیادی نوجوانان، برای اولین بار نحوه استعمال مواد دخانی را در خانه و توسط والدین خود می آموزند؛ بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمال ‌نکردن آن‌ها توسط والدین و به ویژه در خانه است.

۲-  شما نمی‌توانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که همیشه در محیط‌های آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که  درحضور اعضای خانواده اقدام به مصرف مواد مخدر می کند، خود داری کنید.

۳-  با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بی‌موقع یا ناسزا گفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.

۴- بسیاری از پدران دوست دارند آینده‌ای را که برای خود متصور بوده‌اند و به آن نرسیده‌اند برای پسرانشان ترسیم کنند، اما خیلی از افسارگسیختگی‌ها و فاصله‌های بین والد و فرزند از همین جا شروع می‌شود. شما به عنوان یک پدر خوب، فقط وظیفه ی شناساندن راه‌های صحیح و غلط به فرزندتان و مشورت کردن با او در مورد علاقه‌مندی‌هایش را دارید و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندتان بگذارید.

۵- بسیاری از پسران از گوش دادن به نصیحت‌ها و توصیه‌های همیشگی شکایت می کنند و فکر می‌کنند که نصیحت بیش از حد یعنی عدم اعتماد خانواده و کوچک شمردن آن‌ها. شما می‌توانید با خریدن انواع کتاب‌ها یا فیلم‌های آموزنده، فرزند خود را نسبت به مسائل و مشکلات موجود در جامعه به طور غیرمستقیم آگاه کنید.

۶-  پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال، جدا شدن از خانواده و پیوستن به گروه همسالان دارند و نگرانی بسیاری از والدین، از ناشناخته بودن دوستان فرزندشان نزد آن‌هاست بنأ برای مطمیین ساختن خود از این موضوع اجازه دهید تا فرزندتان درمورد دوستانش و اینکه چرا با آنها دوست است برای تان توضیح دهد. شما برای اینکه هم فرزندتان را خوشحال کنید و هم با دوستان جدیدش بیشتر آشنا شوید، می‌توانید هر چند وقت یک بار، یک مهمانی دوستانه ترتیب دهید و دوستان فرزندتان را هم با خانواده‌هایشان به صرف یک عصرانه ساده دعوت کنید.

۷- از تحقیر، توهین یا مقایسه‌کردن پسرتان با دیگران به شدت پرهیز کنید؛ چون انجام این اعمال موجب پرخاشگر و زورگو شدن آن‌ها در آینده می‌شود و این گونه فرزندان تحقیر شده بعد از رسیدن به استقلال سعی می‌کنند با توسل به زور وجود و قدرتشان را به دیگران اثبات کنند.

۸- پسران، پدران آینده‌اند و باید مسوولیت‌پذیر بار بیایند؛ بنابراین انجام برخی از کارهای خانه را حتی اگر خیلی کم و پیش پا افتاده باشند به عهده پسرتان بگذارید؛ کارهایی مانند خرید نان یا گذاشتن پلاستیک آشغالی پیش دروازه.

۹- پسران در سنین نوجوانی علاقه زیادی به دیده شدن و پذیرفته شدن از طرف جامعه دارند؛ بنابراین برای این کار اقدام به تبدیل کردن ظاهر و نوع پوشش خود می‌کنند. در مواجهه با این گونه مسائل، شما نباید با پرخاشگری و توهین فرزندتان را از تغییر ظاهرش منع کنید، بلکه باید با زبانی خوش و دلیل و منطق مناسب، او را تشویق به پذیرفته شدن از راه‌های دیگری غیر از تغییر ظاهر غیر متعارف کنید. از او بخواهید که رشته هنری یا ورزش مورد علاقه‌اش را به صورت حرفه‌ای ادامه دهد و موفقیت‌ها و قهرمانی‌های پیاپی‌اش سبب غرور و افتخار خودش و شما باشد.

۱۰- آزادی بیش ازحد، بیشتر مخرب است نه موثر. شما با آزاد گذاشتن فرزند پسرتان در هر زمینه‌ای و برآورده کردن همه نیازهای او، فردی متکبر و خودخواه از او می‌سازید و موجب می‌شوید که او فکر کند در همه مکان‌ها و زمان‌ها، هر کاری که دلش بخواهد می‌تواند انجام دهد، اما وقتی طی زندگی با مسائلی غیر از آنچه طبق میل اوست روبرو شود، یأس و نا امیدی سراسر وجودش را فرا می‌گیرد و عاقبت این نوجوانان چیزی نمی‌شود جز احساس پوچی، بی ارزشی و

۱۱-  پسرها عمدتا عهده‌دار چرخاندن چرخ مالی و اقتصادی زندگی در آینده هستند؛ بنابراین بهتر است پدران، آن‌ها را با مسائل و مشکلات مالی و حساب و کتاب و نحوه صحیح پول خرج کردن آشنا کنند و از نوجوانی پس انداز کردن و صرفه‌جویی را به آن‌ها یاد دهند.

۱۲- این یک باور غلط است که دخترها بیشتر از بچه ها به محبت نیاز دارند. بچه ها هم به اندازه دختران به محبت و حمایت عاطفی خانواده ی ‌شان احتیاج دارند؛ پس وظیفه یک پدر یا مادر مهربان که به فکر سلامت روان فرزندش است، رعایت تعادل و عشق ورزی به همه فرزندان است.

۱۳- معمولاً پسرها با پدرانشان راحت‌ ترند و بهتر می‌توانند مشکلاتشان را با آن‌ها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان یک پدر مسوول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط متوجه باشید که خشونت و پرخاش، جایی در راهنمایی‌هایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روش‌های نادرست حل نکند.

۱۴-  پسران علاقه شدیدی به بازی‌های خشن کامپیوتری دارند. برای جلوگیری از ناراحتی‌های جسمی و روحی فرزندتان، از تنها و آزاد گذاشتن او برای ساعت‌ها بازی با کامپیوتر خودداری کنید.

۱۵-  بد نیست که درآمد، مصرف و پس انداز پسر تان را محاسبه کنید. و دورادور بدانید که او پیسه ‌هایش را چگونه خرج می‌کند. شاید باور نکنید اما خرید سیکرت می‌تواند به سهولت خریدن یک بسته پفک باشد!

۱۶- به پسرتان بیاموزید که زورگویی و قلدری راه معقول و پسندیده‌ای برای رسیدن به خواسته‌ها نیست؛ بنابراین بهتر است برای حل مشکلاتش راه‌های منطقی و آرام را پیش گیرد تا محبوبیتش پیش اطرافیان بیشتر شود.

۱۷-  پسرها به خاطر موقعیت خانوادگی خاصی که در آینده دارند و باید مسوول و مدیر یک زندگی شوند، نیاز زیادی به اعتماد به نفس بالا دارند. شما می‌توانید با سپردن کارهای مهم به پسرتان و گفتن این جمله که «من می‌دانم تو به بهترین شکل ممکن این کار را انجام می‌دهی» اعتماد به ‌نفس فرزندتان را بالا ببرید و حس مفید بودن را به او القا کنید.

۱۸- با مسوولان و مشاوران مکتب او در تماس باشید تا بتوانید از تغییرات احتمالی روانی یا تحصیلی فرزندتان خبردار باشید.

۱۹- برای این که پسرتان احساس نکند به خاطر جنسش هیچ محدودیتی ندارد، قوانین خانواده را بنویسید و به دیوار اتاقش بچسبانید و حتماً ساعات ورود و خروج را طبق مقررات خانواده درج کنید و اگر دیدید که او از حدش تجاوز کرد، بنا به روحیاتش، تنبیه یا تشویقی برایش در نظر بگیرید تا بهتر شرایط خانواده را بپذیرد.

۲۰- قسمی رفتار نکنید که فرزندتان احساس کند برای هر کاری باید نظر شما را رعایت کند و حق انتخاب در هیچ زمینه‌ای را ندارد، این رفتار او را سرخورده می‌کند. انتخاب رنگ اتاق، لباس یا نوع تغذیه را به عهده خودش بگذارید.

۲۱- هیچ گاه در برابر دختر یا فرزند کوچک‌ترتان به پسرتان نگویید که تو بزرگ هستی یا پسرهستی و این رفتارها از تو بعید است. عادلانه قضاوت کنید و به فرزندانتان بیاموزید که به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را هم رعایت کنند.

۲۲- هم والدین و هم دوست فرزند تان باشید؛ اجازه دهید تا فرزندتان جرات پرسیدن مسایل مربوط به زندگی مانند: نحوه ی کار و درآمد، مسایل در ارتباط به دین و مذهب و... را ازشما داشته باشد.



خودکشی چیست؟

خودکشی چیست؟



    خود کشی کلمة لاتین ( (suicidium از ریشة (sui caedere "کشتن خود") گرفته شده و عبارت ازعمل عمدی است که باعث مرگ فرد شود، به خودکشی که خود کشی موفق نیز گفته می شود "عمل گرفتن جان خود است". خودکشی ناموفق یا رفتار خودکشی غیر کشنده نوعی آسیب زدن به خود با هدف پایان دادن به زندگی است که منجر به مرگ نشود. این عمل اغلب به خاطر نا امیدی صورت می گیرد که علت آن عموما  اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اعتیاد به مواد نشه آور یا سوء مصرف مواد مخدر می باشد.

     دید گاه های مربوط به خودکشی تحت تاثیر درون مایه های زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار ومعنای زندگی قرار دارد، ادیان ابراهیمی[1] سنت خودکشی را وهن خداوند[2] تلقی می کند که دلیل این مسئله اعتقاد به تقدس زندگی است. درطول دوران سامورایی در جاپان سپوکو[3] به عنوان جبران شکست یا نوعی اعتراض شمرده می شد. ساتی که درحال حاضر عمل غیر قانونی درمراسم تشییع جنازه هندو است، این انتظار رامطرح می کرد که بیوه دست به قربانی کردن خود بزند و برای این کار خودرا خواسته یا ناخواسته و تحت فشار خانواده و جامعه، بر روی تل هیزم مراسم تشییع جنازه شوهرش بیاندازد. قبلاخودکشی و اقدام به خودکشی جرم محسوب می شد و مجازات درپی داشت اما اکنون دراکثرکشورهای غربی چنین نیست. ولی در اکثر کشورهای اسلامی نظر به سفارشات دینی و اصول مذهبی شان جرم می باشد. درقرن بیستم و بیست ویکم از خودکشی به شکل قربانی کردن خود به عنوان روشی برای اعتراض استفاده می شود و بمب گذاری های انتحاری که خود نوعی خودکشی است به عنوان تاکتیک های نظامی مورد استفاده قرار می گیرند.

     در دین مقدس اسلام خودکشی حرام بوده وشخص خودکش گناهکار شناخته می شود، زیرا نظر به عقیده معتقدین اسلام با بهره گیری از آیات قرآنکریم و فرمایشات دینی تمام مشکلات وارده بالای انسانها یک آزمایش وامتحان خداوندی است که مصداق این گفته (آیه ۱۵۵سوره بقره) (و قطعا شما را به چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات می آزماییم و مژده ده شکیبایان را)  می باشد بناء با هرمشکل نباید دست به کشتن خود زد و یا از زندگی نا امیدشد. دلیل دیگر اعتقاد به روز آخرت و سنجش و حساب می باشد که بیان می دارد خودکشی راه نجات کامل نیست بلکه در روز حساب نیز به بررسی این عمل پرداخته می شود. به همین دلیل آمارخودکشی در بین ملت های مسلمان، آگاه و معتقد به مسایل دینی، نسبت به دیگر اتباع ادیان کمتر دیده می شود.


 

 

علایم خودکشی

نشانه های خطرناک خودکشی:

 

1.  فرد درباره کشتن یا صدمه زدن خود صحبت می کند.

2.  تمایل بیش ازحد و غیرمعمولی به مرگ یاخودکشی دارد.

3. بی پروا و بی توجه درباره آرزوی خود به مرگ نقش بازی می کند.

4. به صورت تیلفونی یا حضوری با افراد خداحافظی می کند.

5. لطف زیادی با مردم می کند (مثلا اموال با ارزشی را به اطرافیانش می بخشد و می خواهد خودرا از شر مسوولیت ها راحت کند.)

6. حرف های مانند: شماها بدون من بهتر زندگی می کنید، یا می خواهم در آرامش باشم به زبان می آورد.

7. تغییرات ناگهانی در وی دیده می شود مثلا از افسردگی شدید به افراد شاد وخوشحال تبدیل می شود.

8. افسردگی شامل احساس شدید گناه، شرم، انتقاد ازخود وخشم دارد.

9.حس بیگانگی و انزوا تنها بودن دروی دیده می شود.

10. بیان سخنان در مورد پوچ بودن زندگی.

11. احساس درماندگی وقتی فرد در برهه ی از زمان گرفتار مشکلات متعدد مانند: مشکلات تحصیلی، خانوادگی و همزمان با آن پایان یافتن یک رابطه، دراین حالت درد وغم وی را درمانده وناتوان می سازد.

12. رفتارهای مخاطره آمیز وفاقد دقت از خود نشان می دهد.

13. تغییر الگوی خواب.

14. رفتار خودزنی یا هرنوع خود آسیبی دیگر.

15. فرار از خانه.

16. بحث مداوم پیرامون مرگ، خودکشی، یا سوال درمورد تابلیت های مرگ آور،ارتفاعات طبقه ساختمانها، میزان خونریزی منجر به مرگ و...

17. نگهداری یا جمع آوری ابزاری مانند ریسمان، چاقو، تیغ، تابلیت و...


 

 علل و عوامل خودکشی

علل خودکشی به چهار دسته که عبارت از: عوامل اجتماعی وجمعیت شناختی شامل( سن، جنسیت، وضعیت تاهل، اشتغال "بیکاری" ارتباط بین فردی "متعارض"، و زمینه خانوادگی "آشفته")، سلامت(جسمی و روانی)، فعالیت خودکشی( افکار خودکشی، اقدام به خودکشی) و منابع حمایتی(شخصی و اجتماعی) تقسیم بندی می گردند. که دراین جا مختصرا به تمام عوامل از هرچهار تقسیم بندی اشاره می گردد.

1.اختلالات روانی از جمله افسردگی، اسکیزوفرنیا، حملات اضطرابی شدید، ترس های مرضی و...

2. فشارهای زندگی ناشی از فقر، عدم تطابق فرهنگ ها و...

3. تجاوزات جنسی و احساس گناه بیش ازحد.

4.  ناتوانی در ارتباط با والدین، مشکلات تحصیلی، پایان یافتن رابطه عاشقانه، مصرف مواد مخدر و...

5. تنبیه کردن دیگران به وسیله خودکشی خود( فرزند با خودکشی خود می خواهد والدینش را تنبیه کند).

6. فرار از مجازات شدن.

7. به وسیله ی خودکشی می خواهد خشم وعصبانیت خودرا نشان دهد.

8. ازدواج اجباری، برملاشدن اسرار و...

9. ازدواج های نامناسب با تفاوتهای سنی فاحش، فرهنگ مرد سالاری حاکم، نداشتن حق انتخاب همسر، فقر و بیکاری مردان.

10. سابقه خودکشی درخانواده.

11. بیماری شدید درخانواده.

12. احساس این که دردها ورنج های موجود اورا به مرگ می کشاند ولی با مدت زمان طولانی تر پس او خودرا راحت می کند و زود تر از رنج خلاص می یابد.

13. افزایش فشارهای اجتماعی برای کسب استقلال و موقعیت های بالای تحصیلی شغلی.

14. اختلالات مربوط به خواب ( پرخوابی، خواب آلودگی، بی خوابی).

15. اختلالات مر بوط به خوردن( پر خوری، بی اشتهایی).

16. ضعف معنویت و اخلاق دینی.

 

روشهای خودکشی

 

    انسانها به عنوان موجودات خلاق راه های مختلفی حتی برای کشتن خود نیز ابداع کرده اند، ولی دراین جا راه های معمول ورایج در جهان برای خودکشی را عنوان می کنم.

به صورت عموم روشهای خود کشی به دوگروه تقسیم می شوند:

1- روشهای فزیکی:  مانند متوقف کردن سیستم تنفسی یا سیستم عصبی مرکزی و معمولا با از کار انداختن یک یا چند اندام است.

2- روشهای شیمیایی: روی توقف پروسه های اصلی بیولوژیکی مانند تنفس سلولی تمرکز می کنند.

روش ها:

اسلحه گرم: یکی از روشهای خودکشی می باشد که  مرمی اغلب سر، داخل دهان، زیر چانه یا قفس سینه را نشانه می گیرد.

انفجار: به واسطه ی خارج کردن مقدار زیادی انرژی به وسیلة سوخت آتشگیر انجام می گیرد مانند انفجار بشکه تیل یا آتش زدن کپسول گاز.

برق گرفتگی: این روش با استفاده از شوک الکتریکی انجام می شود که منجر به نامنظم ساختن کارکرد قلب می شود ویکی از روشهای دردناک و رنج آور است.

پریدن از ارتفاع: این روش با پرتاب کردن خود از کلکین، برنده، بالای بام، پل و... جاهای مرتفع انجام می گردد.

تصادف: این روش شامل تصادف با (موترهای تیز رفتار، قطار یا موترهای کلان) انجام می شود.

حمله انتحاری: با بستن مواد منفجره به بدن خود شخص به این کار دست می زند که بعد از انفجار منجر به تکه تکه شدن وی می گردد.

خفگی: این روش با جلوگیری از رسیدن اکسیجن به سلولهای بدن می گردد و ممکن است با روش های مانند(انداختن کیسه ی پلاستیکی در سر، حبس دریک فضای بسته همراه با دواهای بی حال کننده وتفس گازهای زهری) همراه باشد.

خودسوزی: دراین روش فرد بیش از تمامی روشهای دیگر درد را تجربه می کند وافراد با انداختن مواد احتراقی بالای خود وسپس آتش زدن به این کار اقدام می کنند.

انواع دیگر: خونریزی، برش بند دست، دار زدن، غرق شدن، گرسنگی، تشنگی، مسمومیت و...


 

راه حل ها

1. رسانه ها باید به جای پخش فیلمهای در باره مرگ وگسترش غم درجامعه از موضوعات برا ی امید بخشی استفاده کند.

2. درصورت مشاهده علایم افسردگی باید به حل آن اقدام نمود زیرا افسردگی باعث احساس پوچی و این احساس سبب خودکشی می گردد.

3. گسترش آموزه های دینی وآگاهی عامه دراین موارد.

4. ایجاد فرصت های شغلی مناسب برای افراد پریشان، معتادین و افراد اسکیزوفرن.

5. از میان برداشتن راه های موجود برای اجرای خودکشی.

6.  مقایسه نکردن امور معیشتی خود با دیگران به ویژه با سطوح بالاتر ازخود.

7. اگر در مقام مشاور هستیم به طور مستقیم راجع به خودکشی و عواقب آن با مراجع خود بحث نماییم.

8. تشخیص زودرس و درمان مناسب اختلالات روانی.

9.تشویق فرد خودکشی کننده به استفاده از روش حل مسله و اقدامات مثبت، زیرا فردی که درموقعیت بحران عاطفی قرار دارد نمی تواند منطقی و دقیق فکر کند.

10. کمک گرفتن از افراد دیگر مانند دوستان، افراد مهم برای شخص، روانشناسان و....

11. استفاده از دواهای ضد افسردگی یا روان درمانی فرد مخصوصا درمان رفتاری ـ شناختی.

12. داشتن زندگی هدفمند و اولویت بندی فعالیت به منظور جلوگیری ازتورم کاری و درماندگی.

13.  اگر درمقام مشاور قرار داریم باید به مراجع خود راه روشن و بدون فکر درمورد خودکشی را نشان دهیم.

14. آموزش خانواده اقدام کننده گان به خودکشی از طریق مراکز وکلینیک های صحی روانی.

15. بررسی آگاهی های جامعه در باره خودکشی.

16. ایجاد فضای صمیمی درخانواده، درک نیازهای فرزندان و اهمیت دادن به آنها.

17. ایجاد و توسعه مراکز مشاوره روانی اجتماعی.



[1]  به دین های گفته می شود که ازسنت نوشته های ابراهیم در نوشته های سامی الهام می گیرند. اسلام، مسیحیت ویهودیت دراین طبقه قرار می گیرند.

[2]  گناه یا معصیت به معنای نقض اراده و قانون خداوند است.

[3]  هاراکیری ( به جاپانی seppuku) نوعی خودکشی مذهبی با پاره کردن شکم است.